آخرین جمعه‌ی ماه عزیز شعبان است. و این یعنی عمر اگر یاری کند ماه رمضان را خواهم دید اما باز هم مثل هر سال، مثل تمامی عمر گذشته‌ام با دستان خالی و لباس چرک و.

جز شرمندگی چیزی ندارم؛ کمی زبان‌ریختن بلدم که آن هم هنر من نیست، از عزیزکرده‌های خودش تقلید می‌کنم، دست‌آویز محکمی است:

الهی! إن حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الّذی یَرْزُقُنی؟ وَ إن خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا الّذی یَنْصُرُنی؟

پس دوباره به شرط توفیق و حیات که آن هم از جانب خود توست، خواهم آمد. آغوشت را برایم باز کن! می‌خواهم آرامش وجودت را در وجودم بریزی.

عزیزم! دوستت دارم!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها